قسمت ۱۵ از سریال Gözleri Karadeniz، که به معنای چشمانش کارادنیز است، مجموعهای کاملاً دراماتیک و پر از ستارههای برجسته به شمار میرود، و این سریال موفق شده است تا چهرههای نسل جوان و مطرح ترکیه، مانند اوزگه یائیز، را به طور کامل و دقیق گرد هم آورد و در آنها را به شکلی مؤثر به کار گیرد …
قسمت ۱۵ سریال Gözleri Karadeniz، چشمانش کارادنیز، که تیزر اول آن را میتوان از این لینک تماشا کرد، سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ به وقت محلی از شبکه آتیوی پخش خواهد شد؛ و این قسمت با صحنههایی از خواستگاری که با حضور آزیل و گونش آغاز میشود، ابتدا با ماجراهای طنزآمیز و سرگرمکننده پیش میرود و سپس با شلیک سلاحها به اوج هیجان و تنش میرسد. گونش حسرت میخورد و احساس تأسف میکند که میتوانست اکنون در کنار آزیل زندگی مشترکشان را شروع کرده باشد، اما چنین اتفاقی رخ نداده است. از طرفی، آزیل هم معتقد است که این جدایی و فاصله حاصل اشتباه هر دوی آنها بوده است و تنها خودش را مقصر نمیداند و این باور را دارد که هر دو در این اشتباه دخیل بودهاند. او کنجکاو است و میخواهد بداند که این فاصله و دوری تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و چه تأثیری خواهد داشت. در همین میان، محمت با قدمهای محکم و استوار در مسیر نقشههایش و در روابط شخصی خود به طور پیوسته پیش میرود.
تیزر قسمت ۱۵ را میتوان از این لینک به طور کامل مشاهده کرد و بررسی نمود.
سریال در طی هفته تازه هشتم شده است و در بررسی ریتینگ روزانه، وضعیت آن به طور دقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است.
اما روند داستان در قسمت قبل، که همان قسمت چهاردهم است، چگونه پیش رفت و به چه شکل توسعه یافت …
آزیل پس از انجام موفقیتآمیز یک ماموریت خطرناک دریایی، اعتماد ارطغرول را بیش از پیش جلب میکند و این اعتماد را تقویت میبخشد، اما همچنان از اینکه نمیداند گونش به استانبول رفته است یا خیر، در دلش نگرانی و اضطراب دارد و این مسئله او را آزار میدهد.
در همین حال، گونش وقتی که در فرودگاه با مانعی حاکی روبرو میشود که مانع از رفتن او به استانبول میگردد، تصمیم میگیرد که در ریزه بماند و با فرزندانش وقت بگذراند و به طور کامل نفس تازهای بکشد و استراحتی داشته باشد.
آزیل وقتی که از فاطوش میشنود و مطلع میشود که گونش نرفته است، بلافاصله برای دیدار با او اقدام میکند و به نزد او میرود. آن دو برای نخستین بار جرات پیدا میکنند تا دلخوریها و سوءتفاهمهایشان را به طور صادقانه بیان کنند و در مورد آنها بحث نمایند. گونش به آزیل میگوید که هنوز عاشق اوست، اما اعتمادش آسیب دیده است و پیشنهاد میدهد که به رابطهشان زمان دهند تا بهبود یابد و وضعیت آن بهتر شود.
آزیل اما این بار بدون پنهانکاری و به طور واضح احساساتش را نشان میدهد و میگوید که برای ماندن در زندگی گونش تلاش خواهد کرد و این تلاش را ادامه میدهد. این داستان عشق پرشور در سایه خانواده و رازهای پنهان، تماشاگر را با خود همراه میکند و او را به طور کامل درگیر میسازد.




























