
عیدی برای بسیاری از خانوادهها به عنوان نمادی از امید و به عنوان امکانی برای برنامهریزی در خصوص نیازهای پایان سال عمل میکند. اما این مبلغ که برای یک کارمند با حقوق ثابت، عددی معقول و منطقی به نظر میرسد، برای یک کارگر با دستمزد روزمره میتواند به عنوان تفاوت عمدهای میان احساس آرامش و نگرانی قلمداد شود. این فاصله زمانی تا ده برابر گزارش میشود و این امر نشان میدهد که نظام پرداختها به طور جدی نیازمند بازنگری و بررسی دقیق است.
ریشههای شکاف پرداخت عیدی: چرا عدالت در این زمینه برقرار نیست و به چه دلایلی؟
ریشههای این شکاف پرداخت عیدی چندوجهی است و نمیتوان آن را به یک عامل خاص محدود کرد. مهمترین دلایل این نوع نابرابری عبارتند از موارد زیر که به طور مفصل قابل بررسی هستند:
- ساختار متفاوت قراردادها: نحوه محاسبه پایه حقوق برای کارگران در مقایسه با کارمندان دولتی کاملاً متفاوت و متمایز است و این تفاوتها قابل توجه میباشند.
- نقش مزایا در محاسبه: برای کارمندان دولتی، مزایا و اقلام مشمول در محاسبه عیدی به شکلی شفافتر و کاملتر لحاظ میشود، در حالی که برای بسیاری از کارگران، عیدی تنها بر اساس حداقل حقوق پایه و بدون لحاظ سایر عوامل تعیین میگردد.
- ضعف نظارت و هماهنگی: عدم وجود یکپارچگی واقعی میان نهادهای مسئول باعث شده است که توزیع حقوق و مزایا به صورت عادلانه و منظم انجام نشود و این مسئله مشکلات متعددی را به همراه داشته باشد.
برای کارگرانی که اغلب در بخش خصوصی یا در حوزه پیمانکاری مشغول به کار هستند، عیدی معمولاً بر اساس پایه حقوق، سابقه کاری و گاهی حتی بر اساس عرف و رسوم کارگاه تعیین میشود. این در حالی است که کارمندان رسمی از مزایای ثابتی برخوردارند که پایه محاسبه را افزایش میدهد و این تفاوتها در نهایت منجر به شکاف درآمدی و کاهش قدرت خرید کارگران به عنوان یک مسئله مهم میگردد.
پیامدهای نابرابری در عیدی: از آسیب به معیشت خانوادهها تا افزایش نارضایتی اجتماعی در ابعاد گسترده
این تفاوت فاحش و آشکار در پرداخت پاداش پایان سال، پیامدهای گستردهای را بر جامعه تحمیل میکند و شامل موارد متعددی میشود:
- آسیب به عدالت اجتماعی: وقتی دو گروه که هر دو در تولید و خدمات به طور فعال سهیم هستند با چنین فاصلهای در پرداخت پاداش مواجه میشوند، احساس تبعیض و بیعدالتی در جامعه تقویت میشود و این مسئله به طور جدی قابل توجه است.
- تأثیر بر معیشت خانوارها: عیدی برای بسیاری از خانوارها به عنوان بخشی از بودجه خریدهای ضروری پایان سال (مانند خریدهای مرتبط با شب عید) عمل میکند. تفاوت زیاد در این مبلغ، فشار اقتصادی را بر طبقه کارگر و بازنشسته افزایش میدهد و این امر تأثیرات منفی را به همراه دارد.
- پیامدهای روانی و اجتماعی: تبعیض در پرداختها میتواند به کاهش انگیزه کاری و افزایش نارضایتی اجتماعی منجر شود که در بلندمدت به زیان تولید و رفاه عمومی در جامعه عمل میکند.
نقطه عطف: کارزار بازنشستگان تأمین اجتماعی برای دریافت «عیدی کارگری» به عنوان یک اقدام مهم
در اقدامی قابل توجه و برجسته، گروهی از بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی با راهاندازی یک کارزار عمومی، خواستار محاسبه و پرداخت عیدی پایان سال خود بر مبنای همان فرمولی شدهاند که برای کارگران شاغل به طور معمول اعمال میشود.
در متن این کارزار که با عنوان «عیدی بازنشستگان تأمین اجتماعی باید کارگری باشد» در فضای مجازی منتشر شده است، آمده است که: «سالها با تلاش و زحمت فراوان چرخ تولید کشور را به حرکت درآوردیم؛ امروز انتظار داریم همانند دوران اشتغال خود، از عدالت در پرداختها و مزایا برخوردار باشیم.»
محور اصلی مطالبات بازنشستگان چیست و به چه مواردی اشاره دارد؟
بازنشستگان تأکید دارند که پرداخت عیدی به صورت مقطوع و ثابت برای آنها ناعادلانه و نامتناسب است. محور اصلی درخواست این گروه به صورت سهگانه و به شرح زیر است:
- برابری مبنای محاسبه: عیدی بازنشستگان تأمین اجتماعی همانند کارگران شاغل (معادل دو تا سه برابر حقوق پایه) محاسبه شود و این برابری به طور دقیق رعایت گردد.
- لحاظ سابقه بیمهای: حقوق و سابقه بیمهپردازی افراد در محاسبه عیدی آنها تأثیرگذار باشد و این عوامل به دقت مورد توجه قرار گیرند.
- اصلاح قوانین و بودجه: دولت و سازمان تأمین اجتماعی این اصلاح را در بودجه سالانه و آییننامههای مربوطه خود لحاظ کنند و اقدامات لازم را انجام دهند.
استناد قانونی: ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی به عنوان پایه اساسی
بازنشستگان تأکید دارند که چون در دوران اشتغال خود مشمول قانون کار بودهاند، پرداخت عیدی متفاوت در دوران بازنشستگی نوعی تبعیض آشکار است. آنها این موضوع را با ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی که به حقوق بیمهشدگان پس از بازنشستگی اشاره دارد، در تضاد و ناسازگار میدانند.
وضعیت فعلی کارزار و موانع پیش رو به عنوان چالشهای موجود
با توجه به فشار معیشتی و تورم روزافزون، این مطالبه به سرعت مورد توجه قرار گرفت و اهمیت یافت. کارزار «درخواست عیدی پایان سال بازنشستگان تأمین اجتماعی برابر با شاغلین» تاکنون بیش از ۳۱ هزار امضا جمعآوری کرده است و در رسانهها بازتاب گستردهای پیدا کرده و مورد بحث قرار گرفته است.
اگرچه هنوز پاسخ رسمی و قطعی از سوی دولت یا سازمان تأمین اجتماعی اعلام نشده است، اما موانع مهمی پیش روی این خواسته قرار دارد و شامل موارد زیر میشود:
- موانع قانونی: بازنشستگان تأمین اجتماعی اکنون تحت مقررات خاص خود هستند که با مقررات مربوط به مشمولان قانون کار تفاوتهای قابل توجهی دارد.
- نیاز به اصلاح بودجه: تغییر فرمول عیدی نیازمند اصلاح بودجه سالانه، تصویب در مجلس و هماهنگی با سازمان برنامه و بودجه به عنوان مراحل ضروری است.
با این حال، این حرکت اجتماعی نشاندهنده عزم جدی و پایدار جامعه بازنشستگان برای پیگیری مطالبات خود و دستیابی به عدالت در پرداختها است و باید دید که نهادهای مسئول چه واکنشی به این خواسته برحق و قانونی نشان خواهند داد و چه اقداماتی انجام خواهند گرفت.




























